امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ سیدعلی حمیده کیش :
پیروزی «زهران ممدانی»، سیاستمدار مسلمان و شیعه در انتخابات شهرداری نیویورک، تنها یک رویداد محلی در آمریکا نیست؛ بلکه نشانهای از ظرفیت یک جامعه برای پذیرش تنوع، گردش قدرت و اعتماد به رأی مردم است.
ممدانی، جوانی ۳۴ ساله با گرایشهای عدالتخواهانه و سوسیالیستی، توانست در شهری که نماد سرمایهداری جهانی است، با شعار عدالت اجتماعی و برابری نژادی به پیروزی برسد.
اهمیت این رخداد در آن است که مردم نیویورک، نه براساس دین یا نژاد، بلکه بر پایهی برنامه و کارنامهی او رأی دادند. مسلمان بودن، که زمانی در غرب مانع ورود به سیاست بود، اکنون بخشی از هویت پذیرفتهشدهی جامعهای چندفرهنگی شده است. این یعنی نهاد سیاسی توانسته از مرزهای تعصب عبور کند و صدای گروههای تازهنفس را به رسمیت بشناسد.
اما برای ایران، ماجرا جنبهای تأملبرانگیز دارد. در حالی که در نیویورک، یک مسلمان منتقد نظام اقتصادی و سیاسی حاکم میتواند به شهرداری برسد، در کشور ما هنوز بسیاری از صداهای متفاوت پیش از رقابت انتخاباتی کنار گذاشته میشوند.
بدیهی است که سازوکارهایی مانند بررسی صلاحیت، اگر بیش از حد محدودکننده باشند، میدان سیاست را از تنوع تهی میکنند و مشارکت مردم را کاهش میدهند.
افکار عمومی ایران این خبر را با دو حس متضاد دنبال کرد: غرور از اینکه یک مسلمان در مرکز جهان غرب پیروز شده، و حسرت از اینکه در داخل کشور، امکان چنین رقابتی چندان فراهم نیست. همین واکنشها نشان میدهد که جامعهی ایران از نظر فرهنگی و فکری آمادگی شنیدن صداهای گوناگون را دارد؛ اما ساختار سیاسی هنوز از این گشودگی فاصله دارد.
پیام اصلی این رخداد برای سیاستگذاران ایرانی روشن است: مشروعیت سیاسی از دلِ اعتماد عمومی زاده میشود و اعتماد زمانی شکل میگیرد که مردم احساس کنند انتخابشان واقعی است، نه از پیش تعیینشده. تجربهی نیویورک نشان میدهد که حتی در نظامهای قدرتمند، میتوان با تکیه بر رأی مردم، نسل تازهای از سیاستمداران را به صحنه آورد.
در نهایت، پیروزی زهران ممدانی یادآور یک حقیقت ساده است: دموکراسی، نام دیگرِ شجاعت در شنیدن صدای متفاوت است. جامعهای که از نقد و تغییر نترسد، آیندهای باثباتتر و انسانیتر خواهد داشت.